(مقالاتی برای کشف مسیر حرفهای و تصمیمگیری آگاهانه در بازار کار امروز)
هر کسی در طول مسیر کاریش، احتمالا لحظهای را تجربه کرده که از خودش پرسیده:
«واقعاً چرا دارم این کار رو انجام میدم؟»
اگر شما هم این سؤال را از خودتان پرسیدهاید، یعنی قدم به دومین مرحله از نقشهی راه کاریابی گذاشتهاید: شناخت نگرش، ارزشها و رسالت شخصی در کار.
در این مقاله، با هم بررسی میکنیم که نگرش ما نسبت به کار چطور مسیر حرفهایمان را شکل میدهد، چرا همخوانی ارزشهای شخصی با نوع شغلی که انتخاب میکنیم اهمیت دارد، و چطور میتوانیم رسالت کاری خود را کشف کنیم تا از مسیر شغلیمان رضایت بیشتری داشته باشیم.
فهرست محتوا
Toggleچرا شناخت نگرش و ارزشها در کاریابی اهمیت دارد؟
بسیاری از افراد مسیر کاری خود را تنها بر اساس درآمد یا موقعیت اجتماعی انتخاب میکنند. اما واقعیت این است که نگرش ما به کار، ریشهی اصلی رضایت یا نارضایتی شغلی ماست.
افرادی که بین ارزشهای شخصیشان و نوع کاری که انجام میدهند هماهنگی بیشتری دارند، ۳ برابر کمتر احتمال دارد دچار فرسودگی شغلی شوند و در عین حال عملکردشان بالاتر است.
بنابراین پیش از اینکه به دنبال شغل بعدی خود باشید، لازم است بفهمید نگاه شما به کار چیست و چه جایگاهی در زندگیتان دارد.
چهار نوع نگرش رایج به کار
روانشناسان شغلی معمولاً نگرش افراد به کار را در چهار دستهی کلی طبقهبندی میکنند. دانستن اینکه شما در کدام دسته قرار دارید، به شما کمک میکند مسیر حرفهای متناسب با خودتان را انتخاب کنید.
۱. کار بهعنوان منبع درآمد
در این نگرش، کار ابزاری است برای تامین نیازهای مالی و رسیدن به اهداف شخصی زندگی.
اگر در این گروه هستید، احتمالاً تمرکز شما روی امنیت مالی، پایداری و میزان درآمد است.
شغل برای شما «هدف نهایی» نیست، بلکه وسیلهای برای رسیدن به سایر اهداف زندگی است.
نکته مهم این است که در این رویکرد، اگر شغل فعلی درآمد کافی ندارد یا با هزینههای زندگیتان تناسب ندارد، احتمالاً احساس نارضایتی یا بیانگیزگی پیدا میکنید — نه به خاطر ماهیت کار، بلکه به خاطر نبود تناسب میان تلاش و پاداش.
- توصیه آیریفر: اگر با این نگرش به کار نگاه میکنید، در کاریابی خود روی شغلهایی تمرکز کنید که ساختار درآمدی شفاف، مسیر رشد مالی و امنیت شغلی بالایی دارند.
۲. کار بهعنوان جایگاه اجتماعی
برای برخی افراد، شغل نماد «هویت اجتماعی» آنهاست.
نوع لباس، کارت ویزیت، عنوان شغلی و جایگاهی که در جامعه دارند، برایشان بخش مهمی از حس رضایت شخصی است.
اگر در این گروه هستید، احتمالاً رشد عمودی (پیشرفت سازمانی، ترفیع، یا کسب اعتبار حرفهای) برایتان اهمیت بیشتری دارد.
اما گاهی همین نگرش باعث میشود افراد در مسیری پیش بروند که با علاقهی واقعیشان همخوان نیست، فقط چون عنوان شغلی آن «پرستیژ بیشتری» دارد.
- توصیه آیریفر: در کنار توجه به اعتبار شغلی، حتماً بررسی کنید آیا ارزشهای روزمرهی آن شغل مثل شیوه تعامل، فشار کاری یا فرهنگ سازمانی — با باورهای شخصیتان همراستا هست یا نه.
۳. کار بهعنوان مسئولیت اجتماعی
در این نگرش، کار فقط یک فعالیت اقتصادی نیست، بلکه راهی برای ایفای نقش در جامعه است.
افراد با این دیدگاه احساس میکنند وظیفهای اخلاقی دارند تا با مهارتهایشان تأثیر مثبتی بگذارند خواه در آموزش، محیط زیست، یا بهبود کیفیت زندگی دیگران.
اگر شما هم از آن دسته هستید که با جملههایی مثل «میخوام مفید باشم» یا «میخوام کارم معنا داشته باشه» زندگی میکنید، در واقع نگرشتان رسالتمحور است.
برطبق مقالهی “?What Makes Work Meaningful” در وبسایت Harvard Business Review ، کارمندانی که حس میکنند کارشان معنا دارد، ۵۰٪ بیشتر احتمال دارد در شرکت فعلیشان بمانند و دو برابر بیشتر از سایرین احساس رضایت میکنند.
- توصیه شخصی: اگر نگرشتان مسئولیتمحور است، به سراغ شرکتها و پروژههایی بروید که مأموریت اجتماعی مشخصی دارند؛ مثلاً استارتاپهای حوزهی آموزش، محیطزیست یا سلامت اجتماعی.
۴. کار بهعنوان منبع رضایتمندی و رشد شخصی
این دیدگاه، شاید شخصیترین و در عین حال پایدارترین نگرش به کار باشد.
در این حالت، کار وسیلهای برای یادگیری، رشد، خلاقیت و احساس رضایت درونی است.
اگر این نگرش را دارید، احتمالاً برایتان مهم است که از فرایند کار لذت ببرید، نه فقط از نتیجهی آن.
ممکن است حاضر باشید برای تجربهی رشد بیشتر، حتی در کوتاهمدت از درآمد یا جایگاه بالاتر چشمپوشی کنید.
- توصیه شخصی: اگر کار برای شما منبع رضایتمندی است، در انتخاب مسیر شغلی خود به فضاهای پویا، یادگیرنده و انعطافپذیر فکر کنید.
چگونه رسالت کاری خود را کشف کنیم؟
شناخت نگرش، تنها نیمی از مسیر است. گام بعدی، کشف «رسالت کاری» شماست، یعنی پاسخ به این سؤال:
من چرا کار میکنم و قرار است چه تاثیری در دنیای اطرافم بگذارم؟
برای پیدا کردن پاسخ، این سه گام را امتحان کنید:
۱. بازنگری در تجربههای گذشته
به لحظاتی فکر کنید که از کارتان واقعاً لذت بردید. چه ویژگیهایی در آن موقعیت وجود داشت؟
آیا با افراد خاصی کار میکردید؟ آیا نوع خاصی از مسئله را حل میکردید؟
الگوی مشترک بین آن تجربهها، سرنخی از رسالت کاری شماست.
۲. بررسی همخوانی باورها با شغل
آیا شغلی که دارید یا میخواهید داشته باشید با باورهای اصلی زندگیتان همخوان است؟
اگر صداقت، یادگیری یا کمک به دیگران برایتان ارزش است، آیا محیط کار فعلی به آن احترام میگذارد؟
۳. تصور آیندهای که دوست دارید
خودتان را در ۵ سال آینده تصور کنید. از خودتان بپرسید:
اگر هیچ محدودیتی نبود، دلم میخواست در چه زمینهای اثر بگذارم؟
این سؤال ساده، مسیر رسالت شما را روشن میکند.
رابطه بین نگرش و رضایت شغلی
تحقیقات نشان میدهد که تناسب میان نگرش کاری و محیط شغلی، عامل اصلی رضایت بلندمدت افراد از شغلشان است.
کسی که کار را صرفاً منبع درآمد میبیند، اگر در محیطی با ارزشهای انسانی و هدفمحور قرار گیرد، بهمرور احساس بیانگیزگی میکند ، و بالعکس.
پس در کاریابی، به جای تمرکز صرف بر عنوان شغلی یا میزان حقوق، به این فکر کنید که آیا این شغل با نوع نگرش من به کار سازگار است یا نه.
جمعبندی: کار، آینهی ارزشهای ماست
کار فقط وسیلهای برای گذران زندگی نیست، بلکه بازتابی از نگرش و باورهای ماست.
اگر بدانیم چرا کار میکنیم و از چه چیزی در کار لذت میبریم، میتوانیم انتخابهای آگاهانهتری داشته باشیم.
سوالات متداول درباره نگرش و ارزشهای شخصی در مسیر شغلی
۱. آیا نگرش به کار در طول زمان تغییر میکند؟
بله، با تغییر شرایط زندگی، سن، یا تجربیات کاری، نگرش ما به کار ممکن است تغییر کند. مهم این است که بهصورت دورهای مسیر خود را بازنگری کنیم تا همواره در هماهنگی با ارزشهایمان بمانیم.
۲. چطور بفهمم ارزشهای شخصی من با شغلم هماهنگ نیست؟
اگر اغلب احساس میکنید کارتان بیمعناست، یا باید برای موفقیت رفتارهایی انجام دهید که با باورهای اخلاقیتان ناسازگار است، احتمالاً میان ارزشها و محیط کاریتان شکاف وجود دارد.
۳. آیا تستهای روانشناسی شغلی میتوانند نگرش من به کار را مشخص کنند؟
تا حدی بله. تستهایی مثل Work Values Inventory یا Career Anchors از مدلهای شناختهشدهاند، اما هیچ تستی جای گفتوگوی واقعی با خود را نمیگیرد. بهترین راه، خودآگاهی و بازنگری منظم در تجربههای شخصی است.